لینکی وار
لینکی وار

توهم ژرفای تبیینی چیست؟

دو تن از استادان علوم شناختی دانشگاه کلرادو، کتاب خود را با سیفون دستشویی شروع کرده اند، در پژوهشی در دانشگاه ییل از شرکت کنندگان خواسته شد تا بخود امتیاز بدهند که چقدر از ابزار های روز مره از جمله دستشوئی ها و سیفون سر در می آوردند، بعد از اینکه به خودشان امتیاز دادند، از آنها خواسته شد تا توضیحاتی گام به گام و دقیق از نحوه ی کار کردن ابزارها از جمله سیفون بنویسند و دوباره درباره ی میزان آگاهی خود به خودشان امتیاز بدهند.این کوشش نا آگاهی دانشجویان را برای خودشان آشکار کرد زیرا  ارزیابی آنها از خودشان کاهش یافت، فهمیدند دستشویی پیچیده تر از آن چیزی است که بنظر می رسد.
نگاه تحیلی، چرا چنین چیزی رخ می دهد؟

پدیده ای که در مثال بالا مرور شد، پدیده ای بنام ( توهم ژرفای تبیینی )  یا به عبارت ساده تر توهم عمق فهم است.آنچه ما فکر می کنیم که می دانیم، به مراتب بیشتر از میزان واقعی دانسته هایمان است. چرا چنین چیزی رخ میدهد؟ وجود دیگران! بگذارید بیشتر توضیح بدهم، درباره دستشویی خانه مان، فرد دیگری آن را به نحوی طراحی کرده که می توانیم آن را به راحتی به کار گیریم، خیلی از مسائل است  که دیگران برای ما انجام می دهند و ما می توانیم براحتی از آنها استفاده کنیم، ما برای تخصص یکدیگر تکبه کرده ایم.آچنان به خوبی با یکدیگر رفتار می کنیم که به سختی می توانیم بگوییم  فهم خودمان کچا پایان می یابد و فهم دیگران کجا آغاز می شود. انگار مرز مشخصی بین دانش و فهم ما وجود ندارد. یکی از پیامد های تقسیم کار آن است که بین دانش یک فرد  با ایده ها و دانش دیگران مرز مشخصی وجود ندارد. حالا اگر توهم  عمق فهم  ما فقط محدود به سیفون بود ، مساله ای نبود. کار آنجا مشکل پیدا می کند که ما درباره ی زمین و زمان با اعتماد بنفس صحبت می کنیم : پیامد های انتخاب ترامپ ، قرار داد های نفتی  و جنگ های منطقه و FATF ( مرتبط با پولشویی) . به این آزمایش دقت کنید،  در سال 2014  کمی پس از آنکه روسیه منطقه تحت حاکمیت اوکراین ، یعنی شبه جزیره کریمه را ضمیمه خاک خود کرد. از پاسخ دهندگان پرسیده شد از دیدگاه آنها آمریکا باید چگونه پاسخ نشان دهد و همچنین آیا آنها می توانند اوکراین را بر روی نقشه مشخص کنند؟  نتیجه شگفت آور بود!
شرکت کنندگانی که اوکراین را برروی نقشه خیلی دورتر از محل واقعی اش مشخص می کردند، بااحتمال بیشتری از مداخله ی نظامی پشتیبانی می کردند. متوسط فاصله ی مکانی بین آنجا که اوکراین بود، با آنجا که پاسخ دهندگان ، مطمئن ولی ناآگاه اشاره می کردتد، تقریبا مساوری فاصله ی بین کی یف تا مادرید بود!

راهکار چیست؟ تلاش برای توضیح بیش از 3 دقیقه

 

دربرابر چنین توهمی چه می توان کرد؟ سه راه کارادامه را تمرین کنید.

  1. در مورد هرچیزی که نظر مثبت یا منفی داریم، بکوشیم ابعاد یا پیامد های آن را تشریح کنیم، مثلا اگر با برجام موافق یا مخالفیم خود را موظف کنیم که نیم ساعت بصورت روشن و شفاف پیامد های اجرای آن را تشریح و تحلیل کنیم. آزمایش ها نشان داده وقتی چنین تمرینی انجام می دهیم، خودبخود متوجه توهم ژرفای تبینی خود می شویم.
  2. مواظب باشیم به یک جمع خطرناک تبدیل نشویم! چون آگاهی های ما بی مرز است. ممکن است من در مسئله اول  به دیدگاه شما اتکا کنم و شما در موضوع دیگر به دیدگاه من، حال اگر در مسئله اول مبتنی بر توه ژرفای تبیینی به یک باور بی پایه اعتقاد داشته باشم ، شما هم که به من اتکا کرده اید باورمند به یک باور اشتباه می شوید.نفر سوم و چهارم هم اضافه خواهد شد و ما تبدیل می شویم به یک جمعیت متوهم خطرناک. جمعیتی که نمی داند اما فکر می کند که می داند و در ناآگاهی خود نیز اجماع دارد. پس در باورهای مهم، از یکدیگر چهار چیز بخواهیم : 1- شواهد و مدارک 2- استدلال مبتنی برآن شواهد و مدارک 3- عدد و رقم 4- محاسبه مبتنی بر آن اعداد و ارقام .آرام، مودبانه، غیر مستقیم و منطقی این چهار مورد را طلب کنیم نتایج شگفت آور خواهد بود.
  3. با نمی دانم راحت باشیم! ما آدم ها نمی توانیم خلا را تحمل کنیم. وقتی راجبه چیزی ناآگاه هستیم  بی قرار می شویم و دوست داریم سریع این خلا اطلاعاتی را پر کنیم. بنابراین به هر اطلاعات و اظهار نظر بی پایه و با پایه ای دست می اندازیم که خودمان را از خلا نجات دهیم. و اینجاست که این ایده درخشان نهفته در کلام خداوند را بیشتر می فهمیم : بشارت باد به کسانی که سخنانی را می شنوند و بهترینشان را پی می گیرند.

 

اشتراک گذاری

مطالب مرتبط

دیدگاهی بنویسید