همین الان 46 را در 78 ضرب کنید و جواب را بگویید! لطفا قبل از امکخ ادامه متن را بخوانبد این کار را انجام دهید، می بینید! ما انسان های نرمال نمی توانیم! چرا ؟ چون تعداد آیتم هایی که حافضه ی کاری ما می تواند در ذهن نگاه دارد برابر عدد7 است.بخاطر همین به آن می گویند قانون هفت به علاوه/منهای دو.چرا که بیشتر مردم در هر لحضه در حافظه کاری شان هفت آیتم یعنی بین 5 تا9 را نگه می دارند.ظرفیتمحدود حافظه کاری ، منبع مشکلات بسیاری در تحلیل درست اطلاعات است. باافزایش تعداد متغیرها، تحلیل می تواند بسیار پیچیده تر شود و ازحافظه کاری ما تجاوز کند و توانایی مان برای قضاوت صحیح را به چالش بکشد. اگر تعداد متغیر ها در یک مسئله تحلیی افزایش یابد، پیچیدگی نیز افزایش می یابد. وقتی که مسئله صرقا دارای 4 متغیر باشد، میان آن متغیر ها شش رابطه ی احتمالی وجود دارد. پنج متغیر دارای ده رابطه ی احتمالی میان خود هستند. با 6 یا 8 متغیر ، به رتیب 15 و 28 ارتبباط احتمالی وجود دارد.چگونه می شود این همه متغیر را در نظر گرفت و سپس قضاوت و تصمیم گیری دقیقی کرد؟
نگاه تحلیلی: بگذارید این موضوع را بهتر درک کنیم
سال ها پیش کتابی می خواندم نوشته مامور کارکشته سیا.این کتاب در مورد تحلیل و پردازش داده ها و درنهایت تصمیم گیری و انتخاب بود.نویسنده کتاب بیش از 30 سال در سیا کار کرده بود و حالا داشت تجربیات خودش را به اشتراک می گذاشت. یکی از تکنیک هایی که در کتاب مطرح کرده بود، تکنیک برون ریزی یا خارج سازی بود.هرچقدر که می گذرد، بر اهمیت این تکنیک بسیار ساده اما بنیادی بیشتر پی می برم، آن تکنیک چه بود؟ مسائل تحلیلی پیچیده را می توان با خارج سازی، تحلیل پذیر تر کرد.یعنی چه؟ما قادرنیستیم به طور همزمان تمام عوامل مرتبط با یک مساله چند بعدی پیچیده را در ذهن خود نگه داریم. جان کلام تکنیک خارج سازی این است: آوردن مسئله ازذهن بروی کاغذ که ممکن است در قالب نوشته ، تصویر، جدول ، درخت های شاخه ای و یا هر روش دیگری باشد. خارج سازی به معنای بیرون اوردن مسئاله ازذهن خود به شکل قابل مشاهده است تا بتوان بر روی آن کار کرد. تابتوان متغیر های اصلی ، پارامترها یا عناصرمسئاله را نمایش داده و چگونگی ارتباط آنها با یکدیگر را مشخص کرد. در روانشناسی فرویدی نیز به این تکنیک به عنوان یک ابزاردفاعی ناخودآگاه انسان اشاره می شود.در اینجا فرد مشخصه های درونی خود را روی دنیا یا افراد اطراف تصور می کنند، و فکر می کنند درواقع، آنها هستند که آن ویژگی ها را دارند. برای مثال فردی که دچار بیماری تندخویی و جدل کنندگی شدید باشد، افراد اطرافش را اینگونه درنظر می گیرد و خودش را فردی منزه و بی گناه! حال ما می خواهیم اینکار را نه ناخودآگاه، بلکه خودآگاه و در مسیر مثبت استفاده کنیم.
راهکارچیست؟ برون ریزی یا خارج سازی ذهن
یکی از بهترین فواید استفاده ازتکنیک برون ریزی یا خارج سازی این است که وقتی مسئاله را می آوریم روی کاغذ، انگار مسئاله خود بخود تجزیه می شود! تجزیه یه معنای شکستن یک مسئله به اجرای متشکله آن است. هنر تحلیل مسائل پیچیده هم، همین هنر تقسیم کردن و به هم پیوند دادن است. این تکنیکی است که به ما در تصمیم گیری، هم در موضوعات فردی، هم سازمانی و هم ملی کمک می کند. حال اگر بخواهیم این تکنیک به بخشی ازفرایند تصمیم گیری معمولمان تبدیل شود، می توانیم گام های زیز را تمرین کنیم:
- مسئاله یا موضوع مورد تحلیل را تعیین کنیم.
- کمی در مورد مسئله فکر کنیم تا حدود و ابعاد آن در ذهن ما شکل بگیرد و پارامتر ها را شناسایی کنیم.
- آنها را از ذهن خود خارج کرده و روی کاغذ بیاوریم یا از نرم افزار های کامپیوتری یا موبایلی مانند مایندمپ استفاده کنیم.
- سعی کنیم مسئاله را به چند بخش تقسیم کنیم.
- پارامتر های جدید را اضافه کنیم.
- در مورد زیر مساله ها فکر ، تحلیل و تصمیم گیری کنیم.
- با توجه به ارتباط زیر مسئاله ها، در مورد مسئاله اصلی ، تحیل و تصمیم گیزی نهایی کنیم.