لینکی وار
لینکی وار
لینکی وار

اهمیت جواب تا جواب!

دولت درصدد است یک بیماری نادر که 1500 نفر دچارآن هستند را ریشه کن کند. برای حل این معظل دو طرح الف و ب پیشنهاد شده است: طرح الف: چنانچه طرح الف پیاده شود موجب نجات 500 نفر خواهد شد.طرح ب : چنانچه این طرح اجرا شود با احتمال 33 درصد 1500 نفر نجات یافته و با احتمال 67 درصد همه آن 1500 نفر می میرند. اگرشما در موقعیت انتخاب قرار بگیرید کدام گزینه را ترجیح می دهید؟ به احتمال خیلی زیاد شما گزینه الف را انتخاب کرد ه اید! براساس تحقیقات انجام شده 72 درصدافرادطرح الف را بر طرح ب ترجیح می دهند. یعنی نجات قطعی 500 نفر را بر نجات احتمالی 1500 نفر برتر می دانند. این نوع ازقالب بندی نشان می دهد که افراد نتایج قطعی را بر گزینه های ریسک دار ترجیح می دهند. خوب بنظر منطی می رسد. اما جنبه دیگر این اثر درحالت های منفی است.گزینه های زیر را ملاحضه کنید. کدام یک را انتخاب می کنید؟

طرح پ : اگر این طرح پیاده شود 1000 نفر خواهند مرد. طرح ت : اگراین طرح اجرا شود با احتمال 33 درصد هیچ کس نمی میرد و با احتمال 65 درصد همه 1500 نفر می میرند. نتایجتحقیقات نشان می دهد که 78 درصد گزینه ت و 22 درصد گزینه را انتخاب کرده اند!


نگاه تحلیلی : بگذراید این موضوع را بهتر درک کنیم

یک بار دیگر4طرح را باهم مقایسه کنید. می بینیدکه طرح پ همان طرح الف و طرح ت همان طرح ب است. به بیان دیگر، تفاوت گزینه های پ و ت با گزینه های الف و ت در این است که گزینه های پ و ت بصورتمنفی  بیان شده اند.تنها تفاوتشان این بود که چارچوب/قالب بیان کردنشان یاهم متفاوت بود. یعنی افراد درگزینه های مثبت ( الف و ب ) سعی کرده بودند ریسک نکنند و پیامد های قطعی را در نظر بگیرند. ولی در گزینه های منفی (پ و ت ) سعی کردند که ریسک کنند تا از خسارت احتمالی جلوگیری شود.پس این اثر، گویای این مطلب است که افراد در مواجهه با موقعیتی که به مزایای قطعی تاکید دارد از ریسک اجتناب می کنند وقتی به خسارت احتمالی تاکید می شود ریسک می کنند. ازسوی دیگر، ازویژگی های مغز انسان این است که جستجوگر و کنجکاو است، نمی تواند دربرابر سوال مقاومت کند.به همین خاطر وقتی سوالی مطرح می شود بلافاصله درجستجوی جواب خواهد بود، بنابر این در معرض آسیب قرار می گیرد! چرا که قبل از انکه مطمئن شود که سوال به خوبی مطرح شده ، فرایند جستجوی جواب را آعازمی کند، پس ازیکسو می خواهد زودبه جواب برسد و ازسوی دیگرگزینه های مثبت و قطعی را ترجیح می دهد.

راهکارچیست؟ سوال کنیم که سوال درست چیست؟

اولین قدم در تصمیم گیری و به وبژه تصمیمات استراتژیک ، این است که بگوییم سوال ما چیست؟ به همین خاطر هم هست که خطرناک ترین قسمت تصمیم گیری، قالب بندی اطلاعات و پرسش هایی است  که مسئاله و گزینه های مرتبط را برای ما مطرح و تعریف می کند. روشی که یک مسئله قالب بندی می شود به طور عمیق برتصمیم گیری ما تاثیر گذار است. این مساله ای است که هم در حوضه ی زندگی فردی  هم سازمانی و هم ملی با آن روبرو می شویم. حتما مثال هایی در ذهن داریم از مواردی که یک موضوع توسطدو نفر متفاوت از یک شخص پرسیده شده است و دوپاسخمتفاوت به دست آمده است. برای جلوگیری  از افتادن در چنین دامی چه می توانیم انجام دهیم؟ یک وقت است که خود می خواهیم سوال یا درخواستی را مطرح کنیم. یک وقت است از ما سوال یا درخواستی می شود. درشرایطی که سوال یا درخواستی داریم، سعی و تمرین کنیم تا نتیجه نحوه متقاوت طرح پرسش یا درخواستمان را تصور کنیم و براساس آن تصمیم بگیریم و در حالی که ازما سوال و درخواستی می شود سعی کنیم حالت های مختفی که می شدآن سوال را پرسید که تصمیم مان را تحت تاثیر قرار دهد، تصور کنیم و بر اساس مجموع  انها تصمیم نهایی را بگیریم.مطمئن شویم که آیامساله به درسی مطرح و صورت بندیشده است؟ آیا می توانیم مساله را به گونه ای دیگریصورت بندی و مطرح  کنیم؟

 

اشتراک گذاری

مطالب مرتبط

دیدگاهی بنویسید